همانگونه که شاید شما نیز شنیده باشید و یا احتمالا در صدد تجربه آن برآمده باشید امروز بخش بزرگی از استارتاپ های شکل گرفته در کشور ما از نوع نرم افزاری و آن هم نرم افزارهای مبتنی بر وب می باشند. هدف من از انتشار این پست در وبلاگ به اشتراک گذاری برخی نتایج بررسی ها و مطالعات صورت پذیرفته در خصوص علل شکست استارتاپ های نرم افزاری و به ویژه استارتاپهای مبتنی بر وب در طی سال های اخیر در کشور است.
اول . سندرم عجله
یکی از معضلات کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما احساس عقب افتادن از پیشرفت ها و میل به جبران سریع فاصله ها می باشد. این باعث ایجاد نوعی سندرم عجله در کارهای اجرایی شده است. در این وضعیت بدون توجه به لزوم کار سعی می شود فقط کار انجام شود. لذا برنامه ریزی ها کمرنگ تر می شود. سندرم عجله مدام بازتولید می شود و سلسله وار بسیاری دیگر از کارها را تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه آن سیستم های نرم افزاری ناقص و پروژه های نیمه تمام است.
دوم . تمایل به پایداری
سیستم ها تمایل به پایداری دارند و مدام در جستجوی نقطه تعادل هستند. برای حفظ تعادل حاضر به نابودی اجزا اختلالگر در رفتار خود می باشند. شاید عدم علاقه مدیران به نوآوری را به شخصیت آنها ربط دهیم. اما این مقاومت در برابر تغییر برمی گردد به تمایل سیستم به پایداری. آنچه سیستم ها را وادار به تغییر می نماید برخورد ها و تعارضات درونی است که منجر به هم خوردن نقطه تعادل شده و بسته به شدت تضادها و استعداد درونی سیستم ممکن است نقطه تعادل جدیدی برای خود بیابد. سیستم اگر قدرت بگیرد و هماهنگ باشد تمایل خواهد داشت که خود را حفظ کند به هر قیمتی. سیستم پایدار نوآوری ها را بر نمی تابد شاید چون خیرخواهانه می خواهد خودش با دستان خودش چیزی بهتر از آن را درست کند. یا شاید چون می خواهد وضع موجود دست نخورد. چرا که سیستم دچار یک نوع لختی و ایستایی شده است. تمایلی به حرکت ندارد و اگر کسی حرکت کند او را از بین می برد. برای اینکه بتوان در سیستم نوآوری و تحرک ایجاد نمود می توان از الگوی کاری و زندگی افراد نوآور بهره گرفت.
سوم . عدم برخورداری از تفکر سیستمی
در تفکر سیستمی به یک مساله به همراه تمام اجزاء تشکیل دهنده آن و همچنین اثرات پیرامونی بر سیستم به صورت یکپارچه نگریسته می شود. رفتار سیستم خارج از استعداد تک تک اجزای تشکیل دهنده آن نیست اما به رفتار هیچکدام از اجزا هم شبیه نیست. از طرفی تمامی اجزا تشکیل دهنده سیستم حاوی استعداد کلی سیستم بوده و اختلال در رفتار هرکدام از آنها موجب اختلال کلی سیستم می شود. آنچه در صنعت نرم افزار اتفاق می افتد نمی تواند خارج از سایر اتفاقاتی باشد که برای صنایع دیگر اتفاق می افتد. این اکو سیستم محیطی است که می تواند به رشد یا افول یک صنعت کمک نماید. در نگاه سیستمی اگر در سایر صنایع رشدی اتفاق نیافتاده آنگاه نمی توان انتظار داشت در صنعت نرم افزار هم رشدی اتفاق بیافتد. این استعداد باید در بستر اصلی رشد سیستم ها وجود داشته باشد.
چهارم . هزینه های تولید
یکی از مشکلات صنعت نرم افزار این است که هزینه های تولید بسیار پایین درنظر گرفته می شود. یعنی برداشت سهل و آسانی از تولید وجود دارد. این رویکرد توسط فعالان صنعت هم تقویت می شود. تاجاییکه بسیاری از کارآفرینان بی سرمایه جذب این حوزه شده اند. درحالیکه نرم افزار همانند سایر تولیدات صنعتی، نیاز به هزینه های بسیار زیادی برای تولید دارد که باید از راه جذب سرمایه پیش برود.