از چند سال پیش به همت سازمان، نرخ نامه پایه ارائه خدمات در حوزه های مختلف فناوری اطلاعات (قابل دریافت از www.irannsr.org) تهیه و هر سال با تاخیرهایی منتشر می شود. نرخ نامه منتشره مدافع و مخالفهای زیادی، هم از سمت اعضای صنف و هم از سمت کارفرمایان دارد.
در این نوشته کوتاه قصد بر این است برخی از چالشهای مهم، در مواجه با نرخ نامه بررسی شود.
ساختار نرخ نامه:
در نرخ نامه، سعی شده است حداقل حقوق اعلامی قانون کار، مبنای محاسبات قرار گیرد و در نهایت، هزینه نهایی قابل پرداخت بابت یک نفر ساعت بکارگیری نیروی متخصص، تعیین گردد. سه دسته پارامتر اصلی به عنوان عاملهای افزایشی روی حداقل حقوق اعمال می شوند و عبارتند از:
سربارهای مستقیم حقوق (سهم کارفرما).
ضرایب پرداخت بالاتر به متخصصین نسبت به حداقل حقوق قانون کار.
سایر سربارهای کارفرمایی و ستادی شرکت (جغرافیایی، عملیاتی و غیر عملیاتی).
نرخ نامه از دید اعضای صنف:
خیلی از فعالان حوزه نرم افزار معتقدند، نرخ نامه در بخش خدمات نرم افزاری ابهامات زیادی داد و در نتیجه استفاده و پایبندی عملی اعضای صنف را به آن مشکل می سازد. با توجه به این که فقط، نرخ نفر ساعتی برای تعدادی عناوین شغلی آورده شده است، مشکل این جاست که نرخ نامه راهکاری برای نرخ گذاری محصولات نرم افزاری تولید شده ارائه نمی دهد، تاثیر میزان فروش چند باره بسته های نرم افزاری بر کاهش نرخ های اعلامی مشخص نیست. از طرفی هنگام محاسبه نرخ نیروی مقیم، تمام وقت هزینه های بدست آمده بالاتر از میزان عرف به نظر می رسد. همچنین در برآورد هزینه دوره ی پشتیبانی نرم افزار، سطح سرویس و حساسیت کار تعریف نشده است بنابراین درصدهای اعلامی فقط کارفرما و پیمانکار را سردرگم می سازد.
اما با همه اینها اگر اعضای صنف خود را مجاب نمایند تا از نرخ نامه استفاده نمایند، هم مشکلات خود در این خصوص را جدی تر از سازمان مطالبه خواهند نمود و هم با توجه به سربارهایی که در محاسبه نرخها پیش بینی شده، فرصت رشد برای شرکت ها و کارمندانشان نیز فراهم خواهد شد.
نرخ نامه از دید کار فرمایان:
متاسفانه، بزرگترین مسئله در برخورد کارفرمایان با نرخ نامه، سطح هزینه های اعلام شده است. از دید اکثریت کارفرمایان نرخ های اعلامی خیلی بالاست و در مواجه با برآورد هزینه بر اساس نرخ نامه جملاتی از این دست شنیده می شود."ما به بالاترین مقام در سازمان مان هم اینقدر حقوق نمی دهیم". "مگر قرار است استاد دانشگاه برای ما برنامه نویسی کند". " اگر اینقدر زیاد حقوق پرداخت می کنید ما هم استخدام شرکت شما شویم". " مگر به کارمندانتان چقدر حقوق می دهید" و ...
همه ی این دیدگاه ها و جملات حول یک موضع متمرکز است که علت آنها بیشتر از عوامل ذیل نشات می گیرد.
عامل اول و مهم این که در بهترین حالت، همه کارفرمایان دسته سوم سربارهای اشاره شده و در خیلی از مواقع بخشی از سربارهای دسته اول و دوم را در کل نادیده می گیرند. البته این موضوع به عدم شناخت کافی از محیط کار غیردولتی و تبعات آن بر می گردد نه به قصد خاصی. در این مورد، روش محاسبه پیش فرض کارفرمایان این است که به طور مثال اگر یک برنامه نویس روزی 100 هزار تومان حقوق می گیرد و 8 ساعت در روز کار می کند با ضریب دو برابر هم که حساب کنید باید ساعتی 25 هزار تومان این نیروی برنامه نویسی را با کارفرما حساب کنید ولی واضح است که در این روش محاسبه، بخش عمده ای از ضرایب سربار اشاره شده نادیده گرفته می شوند.
عامل دوم این است که متاسفانه خیلی از اعضای صنف نیز به دلایل مختلف و فقط به جهت بستن یک قرارداد، همین ارقام بسیار پایین را با تقبل ضرر پنهان، می پذیرند. بنابراین کارفرمایان همیشه مثالهایی عینی دارند که فلان شرکت با این شرایط کار می کند.
عامل سوم مقایسه اشتباه نرخ نفر ساعت نیروی متخصص یک شرکت در اجرای یک پروژه خاص با نرخ نفر ساعت نیروی در اختیار قرار داده شده توسط شرکتهایی است که مدیریت برونسپاری نیروی کار را انجام می دهند. همان شکلی که امروزه در محیطهای کارفرمایی تبدیل به نوعی از استخدام و بکارگیری در قالب نیروی شرکتی شده است. از آنجا که در این حالت شرکت واگذارنده نیرو هیچ کاری برای آموزش و مدیریت نیرو انجام نمی دهد فقط سربار حداقلی بر می دارد. قطع به یقین این مقایسه درست نیست. درحالی که هزینه سربار شرکت ها در این دو حالت بسیار متفاوت است.
البته پر واضح است که اگر کارفرمایان درک درستی به واسطه ی پایبندی و دفاع اعضای صنف از نرخ نامه داشته باشند، حتما پذیرش نرخ نامه توسط ایشان راحت تر خواهد بود. از طرفی این موضوع به اعتقاد و شناخت کافی اعضای صنف از ساختار نرخ نام هم وابسته است. بنابراین همبستگی اعضای صنف به بلوغ و تکامل این مسیر که چند سالی است شروع شده، سرعت می بخشد.