منابع انسانی ، ثروت غیرقابل محاسبه
اگر در سالها و قرنهای گذشته، منابع و عوامل ناشی از ثروتهای گوناگون همچون منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی استراتژیک، ماشینآلات، سطح فناوری و … در حرکت و توسعه کشورها موثر میافتاد؛ امروزه انسان به عنوان یگانه عامل تاثیرگذار بر توسعه شناخته می شود و از این روست که کرامت انسانها به عنوان شریفترین عوامل زندگی توسعه یافته سالهاست که اصلی با اولویت است. هزاره سوم، هزاره توسعه دانش و حرکت سازمانها، کشورها و نهادها به سوی دانایی محوری است. سالهای چندی است که کشورهای توسعه یافته از محل تولید دانش، کسب ثروت میکنند و در تقسیم کار جهانی شکل گرفته واگذاری فعالیتهای سختافزاری به کشورهای پیرامونی در دستور کار قرار گرفته است. در چنین ساز و کار و آرایش جدیدی از نیروها است که توسعه منابع انسانی به یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی این دوران بدل شده و توسعه یافتههای ایستاده در پیشانی حرکت به سوی زندگی راحتتر و مناسبتر حال تنها به انسان توسعه یافته، دانشمحور و توانا میاندیشند و توانایی انسان در تمام حوزهها را جستوجو میکنند. براساس آمارهای منتشره از سوی سازمانهای جهانی، نقش اول ثروتآفرینی در کشورهای توسعه یافته را سرمایههای انسانی با ?? درصد به خود اختصاص داده است و جمع سهمهای منابع طبیعی و فیزیکی در این کشورها ?? درصد است. این در حالی است که در ایران همچنان توسعه ماشینافزار اولویت دارد و هرگاه صحبت از نوسازی، تجهیز منابع و حرکت به سمت توسعه به میان میآید، مدیران ایرانی به ماشینآلات فرسوده خود میاندیشند، حال آنکه نیروی انسانی موتور توسعه است و سرمایه انسانی، موثرترین عامل در توسعهیافتگی به حساب میآید.همین نگرش سنتی و ماشینزده است که باعث شده سهم سرمایههای انسانی در کشور با وجود استعدادهای سرشار، فقط ?? درصد باشد. عباس غفاری، کارشناس مسائل مربوط به توسعه منابع انسانی ، در این باره میگوید: "در دهههای گذشته، وقتی صاحبان سرمایه میخواستند به ثروت خود اشاره کنند، صرفا داراییهای مشهود مانند مالکیت بر اموال منقول و غیرمنقول را ذکر میکردند اما، شرایط به سرعت دگرگون شده است، به طوری که سال ???? سازمانهای برتر دنیا مالک ?? درصد دارایی مشهود و ?? درصد دارایی نامشهود بودند و در سال ???? میلادی این نسبت جای خود را به ?? درصد دارایی مشهود و ?? درصد دارایی نامشهود سپرده است". او درواقع به نقش روزافزون منابع انسانی در تولید دارایی نامشهود و تاثیر آن در توسعهیافتگی تاکید دارد. غفاری ادامه میدهد: "ستون اصلی حرکت به سمت کسب و کار دانش محور و اقتصاد دانایی که از نتایج بارز و مستقیم اقتصاد شبکهای و اطلاعاتی است، نیروی انسانی عنوان می شود و در این بین علاوه بر وجود پتانسیل و ظرفیتهای بالقوه سرمایههای انسانی در کشور، مهمترین چالش در ارتباط با منابع انسانی، بهکارگیری، توانمندسازی و توسعه منابع انسانی در راستای عملکرد بهتر است که با ارتقای ساختار مدیریتی و اجرایی سازمانها میتواند به توسعه پایدار رونق اقتصادی منجر شود". امروز با ظهور فناوریهای نوین و اقتصاد شبکهای، دانش به عنوان گرانترین و بااهمیتترین عنصر کسب و کار مطرح می شود. یگانه منبعی که تولیدکننده و توسعهدهنده دانش است، انسان است و منابع انسانی سازمان، محمل اصلی این عنصر ارزشآفرین اقتصاد است، هرچه اهمیت دانش،فناوری و نگرشها و فلسفههای مدیریتی مطابق با ساختارهای جدید کسب و کار افزایش مییابد، به همان اندازه نیز اهمیت افراد و کارکنان بیشتر می شود به طوری که در کنار سایر منابع سرمایهای که به طور سنتی در سازمانها مطرح بوده است از سرمایههای انسانی سازمانها نیز به عنوان یکی از گروههای اساسی سرمایه و دارایی سازمان نام برده میشود. غفاری در این باره میگوید: امروزه ثروتمندترین افراد کسانی هستند که صاحب دانش و اختراعاتی هستند. مایکروسافت با ?? هزار پرسنل ??? میلیارد دلار سرمایه در گردش به وجود آورده است و این به آن معناست که هر شرکت موفقی در سطح جهان در پشت پرده خود، مدیریتی نوآور دارد. با این همه به گفته دکتر ناصر میرسپاسی، منابع انسانی در سازمانها با همه اهمیت و نقش کلیدی آنها هنوز از جمله داراییهای نامرئی به حساب میآید و آن قدر که هزینههای مرتبط با آن چشمگیر است، منافع حاصل از دستاوردهای آن عملا و به طور ملموس قابل مشاهده نیست که این کمبود باید به نحوی جبران شود". این کمتوجهی در ایران به مراتب بیشتر نمود پیدا میکند، بهرهوری نازل نیروی کار در ایران و مشکلات به وجود آمده از محل پایین بودن سطح دانش نیروی کار و عدم مدیریت در سازمانها و بنگاهها خود گواه این است که همچنان نیروی انسانی و منابع انسانی در ایران به عنوان منابعی ناشناخته و کم اهمیت مورد ارزیابی قرار میگیرد، این در حالی است که در برنامه چهارم توسعه و چشمانداز ?? ساله کشور، توسعه دانایی محور و توسعه انسانافزار مورد توجه قرار گرفته و ?/? درصد از رشد اقتصادی مدنظر برنامهنویسان از محل بهرهوری نیروی کار خواهد بود. در سالهای ???? تا ???? بهرهوری ?? درصد بیشتر شده و بیکاری ?? درصد افزایش داشته و براساس گزارش ILO تا ?? سال آینده ??? میلیون نفر خواهان ورود به بازار کار هستند. همچنین در سطح جهان ??? میلیون نفر کمتر از ? دلار و ??? میلیون نفر کمتر از ? دلار روزانه درآمد دارند ولی نباید صرفا به مزیت کارگر ارزان نظر داشته باشیم بلکه مزیت مورد نظر باید توسعه منابع انسانی باشد و همچنین با توجه به سرعت تکنولوژی، سازمانها دیگر نمیتوانند با قاطعیت به کار خود ادامه دهند و کوچک شدن دولتها و مقرراتزدایی نیز باعث تغییر سریع محیطها شده است. قدرت مشتریان و مطالبات تحولات تکنولوژیک و حساسیتهای محیطزیستی نیز زیاد شده که در این شرایط حساس باید سازمانها متکی به سرمایههای انسانی خود باشند. غفاری اظهار میدارد: چشمانداز ?? ساله ایران در سال ???? با هدف کسب مقام برتر در منطقه تدوین شد که کشوری متکی بر سهم اصلی منابع انسانی پیشبینی شده که رشد ? درصدی GDP داشته که ?/? درصد آن عوامل بهرهوری است و مهمترین آن بهرهوری نیروی انسانی است. در حال حاضر در کشور ما میلیونها تحصیلکرده به دنبال کارهای سازنده هستند و میلیاردها دلار سرمایهگذاری برای توسعه منابع انسانی و ورود این نیروها به بازار کار انجام شده که اثر آن در آینده دیده میشود.دکتر رضا ویسه، رئیس هیاتعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نیز توسعه منابع انسانی را سرآغاز توسعه و تحول در کشور میداند و میگوید: امروز در چشمانداز بیست ساله، کشور ما قدرت اول منطقه تصویر شده است، اقتصاد ما باید دانایی محور و در تعامل فعال با اقتصاد جهانی و رقابتپذیری همراه با رشد ? درصدی باشد از این رقم رشد متوسط ?/? درصد در ارتقای بهرهوری کل عوامل برای تحقق آن در نظر گرفته شده یعنی ?? درصد و این در حالی است که برنامهریزان با توجه به این هدف پیشبینی کردهاند ?/?? درصد تولید ناخالص داخلی را به بهرهوری اختصاص دهند و به سازمانهای کشور اعلام شده برنامهریزی لازم را در جهت تحقق این اهداف داشته باشند. وی در ادامه به سهم نیروی انسانی در ثروت کشورها و سازمانها اشاره کرده و تصریح میکند: سهم نیروی انسانی در ثروت کشورها، بر اساس آمار UNDP در ژاپن ?? و آلمان و اسپانیا?? ترکیه ?? و ایران ?? درصد گزارش شده است. این آمار نشان میدهد نقش نیرو و سرمایه انسانی در ایجاد ثروت برای کشور ما از کشورهای توسعه یافته، بسیار کمتر است به این معنی که ما در ایجاد ثروت ملی سهم کمی را به منابع انسانی اختصاص دادهایم. دکتر ویسه تاکید میکند: در همین راستا، موسسه معتبر EIU نیز علل موفقیت برنامههای توسعه در چند کشور را مورد بررسی قرار داده و مهمترین راهبرد را سرمایهگذاری در تقویت نرمافزارهای توسعه (مدیران، نیروهای متخصص، تحقیق و توسعه، انتقال و خلق تکنولوژی) برآورد کرده است از سوی دیگر در کشورهای شرق آسیا عوامل مهم توسعه اقتصادی بدون استثنا همه بر سرمایهگذاری سنگین در توسعه منابع انسانی تاکید داشتهاند و آن را کلید اصلی موفقیت در رشد و توسعه اقتصادی دانستهاند یعنی آن را دارایی ثابت میدانند نه هزینههای جاری. در همین حال، مهندس غفاری اظهار میدارد: همه مدلهای تعالی سازمانی به توسعه منابع انسانی روی آوردهاند. در پدیده جهانی شدن یکی از نیروها و موارد مهم کاهش هزینههاست و استراتژیهای آن در سال ???? انجام بهتر کارها و بهکارگیری تکنیکهای موفقیت و تکنولوژی اطلاعات و در دهه ?? انجام ارزانتر کارها و استفاده بیشتر IT و در سال ???? همافزایی در سطح بینالمللی بوده که موجب افزایش رقابت شده است. دکتر ویسه نیز در ترسیم فضای جدیدی از صنعت و اقتصاد جهان چنین بیان میکند: اقتصاد جهانی با دو پدیده متعامل اقتصاد فراصنعتی و جهانیسازی رو به روست. ویژگیهای اقتصاد فراصنعتی، دانشمحوری، اولویت بر علوم کامپیوتر و الکترونیک و های تک، پویایی و تحول متمرکز در تکنولوژی ظهور و گسترش طبقه متخصص و کارشناسان در حوزه دانش و دانایی و ارزشآفرینی فعالیتهای اقتصادی از طریق برتری در اقتصاد خدمات است و ما شاهد تغییرات بنیادین در چگونگی تولید ثروت هستیم به دلیل اینکه این فعالیتها انسانی و دانایی محور است. شایستهسالاری و شایستهمحوری به عنوان اصلی در حوزه کسب و کار بنگاهها مطرح است که ما آن را برای موقعیت رقابتی خود الزامی میدانیم از سوی دیگر ما با جهانیسازی رو به رو هستیم و در اقتصاد فراصنعتی شاخصهای مقیاس اقتصادی در صحنه کسب و کار تکنولوژیهای جدید و نیروی انسانی متخصص و به روز اهمیت زیادی داشته و باعث تبدیل مرزهای جغرافیایی به مرزهای دانش شده است. کشورهای در حال توسعه نیز در این فرایند تحت سیطره قدرتهای بزرگ اقتصادی و صنعتی قرار گرفتهاند در این شرایط بنگاهها به اجبار ادغام شدهاند و ما شاهد حاکمیت بازار هستیم و قوانین جهانی به نفع بنگاههای چند ملیتی است. بازارهای سرمایه در ابعاد جهانی گسترش یافته و صاحبان سرمایه قادرند سرمایه خود را به خط تولید و در جهت ارزش افزوده تبدیل کنند. وی ادامه میدهد: از سوی دیگر در کشورهای جهان سوم بنا به قول ماهاتیر محمد، بنگاهها مانند ورزشهایی هستند که افراد معلول نمیتوانند وارد آن شوند. پس رقابت در صورتی معقول است که دو طرف قابلیت یکسان داشته باشند اگر نتوانیم خود را به کشورهای قوی برسانیم رقابت به زیان ماست اصل توانمندسازی الزامی برای ادامه حیات و محو نشدن در جهانی شدن است. تمام این مطالب گویای یک واقعیت است که توجه به منابع انسانی و سرمایه انسانی در میان صاحبنظران و تصمیمگیران کلان اقتصادی کشور به باوری برای دستیابی به نرخهای رشد و آمار و ارقام پیشبینی شده در برنامه چهارم توسعه و چشمانداز بیست ساله کشور بدل شده است، هرچند این توجهات همچنان در مرحله تئوری و توجه صرف باقی مانده و نتوانسته در عرصه عمل وارد شود. چه، همچنان در بعد عملیاتی توجه به منابع و سرمایههای انسانی و افزایش نرخ بهرهوری دچار مشکلات و نقایص قابل ملاحظهای هستیم. شاید باور توانمند ساختن انسان در سایر حوزهها ازجمله سیاست، فرهنگ و اجتماع مهمتر از نقش انسان ایرانی در مدیریت اقتصادی باشد که اتفاقا خلاءاصلی در توسعه ایرانی عدم شکلگیری این باور مهم است. کرامت انسان ایرانی در حوزههای پیش گفته هنوز به رسمیت شناخته نشده و از این روست که انسان در بعد اقتصادی نه ثروت و نه دارایی مورد محاسبه مدیران ایرانی است.