طبقه بندی: پورتال مدیریت کسب و کار
چچ
استراتژی های موفق برای همگرائی

استراتژی های موفق برای همگرائی

شرکت های اپل و گوگل به عنوان بازیگران اصلی صنعت فناوری اطلاعات به ما نشان دادند که با اتکاء به پیشرفت های ذاتی خود و تمرکز برمزیت های رقابتی ، بهترین استراتژی در افزایش سود دهی و رشد، رویکرد همگرایی در ارائه سرویس و خدمات می باشد. عمده ترین تفاوت این رویکرد در دوران حاضر با دو دهه قبل، توجه به جنبه های متفاوت ارتباطات شبکه ای و بهبود مستمر در فرایندهای کسب و کار است. در واقع رویکردی که بتواند دامنه وسیعی از ارتباطات، دسترسی به اطلاعات، سرگرمی ها، رسانه، فرصت های سرمایه گذاری، شبکه های خرده فروشی و ... را با یکدیگر ترکیب نمود، بدون تردید تعریفی جدید از یک صنعت خواهد بود. صنعتی که مبتنی بر ارتباطات راه دور شکل گرفته و در عمل فناوری اطلاعات را به یک صنعت ترکیبی جدید تبدیل نموده است.

تغییرات حاصل از همگرائی:

تغییرات در این فضا به واسطه مجموعه زیادی از اجزاء به هم پیچیده پدیدار شده است. مهم نیست که شما در کدام حوزه و یا دوره زمانی به دنبال توسعه کسب و کارتان هستید، مهم این است که دقت نمایید خط مشی پیشرفت و توسعه بایستی، توجه به کاربر نهایی باشد، و این هدف در همه حوزه های مرتبط با فناوری اطلاعات بیش از هر چیز موجب مقرون به صرفه شدن و توسعه کاربری این صنعت می گردد. گاهی اوقات کاربران نهایی نمی توانند از محصولات و خدمات شما استفاده نمایند که دلیل اصلی آن عدم دسترسی به موقع به اطلاعات یا عدم آگاهی از نحوه استفاده از آنها می باشد که موجب مشکلاتی در بهره گیری از هزینه پایین، در دسترس بودن و سهولت استفاده از خدمات برای کاربر نهایی می گردد. همچنین توجه به این نکته نیز ضروری است که در نتیجه تغییرات ناشی از همگرایی محصولات و خدمات می بایست زندگی کاربران را در هر دو زمینه کاری و سرگرمی مورد توجه قرار داد. خدمات ارائه شده باید تجربیات لذت بخشی را برای کاربران فراهم نموده و مبتنی بر تمایلات، سرگرمی ها، مد، رفتارهای روزمره زندگی و ارتباطات اجتماعی وی باشند. برای تحقق این منظور و ارائه خدماتی با ارزش افزوده بالا در رویکرد همگرایی صنعت می بایست سه عنصر اصلی برنامه های کاربردی، شبکه های ارتباطی و پایانه های دسترسی کاربر به خدمات ارائه شده مورد توجه جدی قرار گیرند.

  • برنامه های کاربردی

در آینده به احتمال فراوان مدل برنامه های کاربردی مدل " نرم افزار به عنوان یک سرویس (SaaS)" خواهد بود. در مقایسه با مدل¬های کسب و کار سنتی، SaaS بهای تمام شده پایین تر، خدمات بهتر و استفاده آسان تر را فراهم می کند و به طور کامل با روش های پیشرفته صنعت مطابقت می کند. این نگاه به نرم افزار ضمن جلب محبوبیت و معروفیت گسترده و عامه، برنامه های زیادی را برای کاربران نهایی آماده نموده است و کاربران مجبور به تحمل هزینه های سنگین بروزرسانی برنامه ها، اشکال زدایی ، تامین زیرساخت سخت افزار ی و همچنین نصب مولفه های نرم افزار پایه نخواهند بود. تمام برنامه ها به یک آیکون ساده تبدیل می شوند به طوری که کاربران برای استفاده فقط کلیک می کنند.

در رویکرد همگرایی مفاهیمی مانند "ارتباطات به عنوان یک سرویس (CaaS)" نیز پدیدار خواهند گشت و از این رو تمام برنامه های کاربردی به طور مجازی به خدمات و سرویس ها تبدیل خواهند شد.

  • شبکه ارتباطی

زیرساخت شبکه های آینده به فیبر نوری و فناوری بی سیم گسترش می یابند. در این حالت موقعیت مکانی استفاده از تجهیزات و نصب و استقرار فیبر نوری، پوشش خدمات بی سیم، انتخاب تکنولوژی و مدل شبکه ارتباطی علاوه بر قیمت تجهیزات به تجهیزات کمکی، نصب برنامه، تعمیر و نگهداری، مصرف انرژی و اجاره فضای نگهداری و بهره بردای از تجهیزات و ... وابسته می باشد. به غیر از اینها، در موضوع زیرساخت شبکه های ارتباطی ممکن است عوامل دیگری همانند مجوزها، مسائل حکومتی، مالکیت شخصی ملک و ... نیز وجود داشته باشدکه بایستی مورد توجه قرار گیرند. و این عوامل بر مبنای اختلاف شاخص میزان آمادگی الکترونیکی مابین کشورها و شهرها وجود خواهد داشت که در نتیجه راه حل های تکنیکی قابل اجرای زیادی نیز می تواند مطرح گردد.

  • پایانه

در اصل پایانه ها، گسترشی از شبکه های ارتباطی به منظور ارائه برنامه های کاربردی هستند. حال آیا بایستی پایانه ها هوشمند و محافظت شده در برابر خطا و شکست باشند؟
با عنایت به ارائه انبوه پایانه ها به کاربران نهایی و همچنین عدم تمایل کاربران به کارکردن با ابزارهای پیشرفته و پیچیده، صنعت تغییر در رابط های کاربری را در مسیر اصلی تغییر قرار داده است ، که مهمترین تکنولوژی های کلیدی در این تغییر ها عبارتند از : بهبود و اصلاح رابط های ورودی/ خروجی، ظرفیت ارتباط شبکه و توان خروجی منبع تغذیه.



نقش آفرینان استراتژی های پیشرو :
اساسا، آینده صنعت رسیدن به همگرایی خدمات در جهانی سازی و شخصی سازی تقاضای مشتریان می باشد. از همین رو اکثر صنایع در حال رشد این استراتژی را برای فروش خدمات به کار گمارده اند. لیکن هیچ ارائه کننده خدماتی نمی تواند تمام نیازها را پیش بینی نماید. این بدان معنی است که تعداد زیادی خدمات دهنده برای هماهنگ کردن حجم زیاد عرضه و تقاضا در یک بستر نرم افزاری مجتمع خواهند شد. تا بتوانند هر دو نیاز (عرضه و تقاضا) را در آن به کار برده و آنها را کنار هم قرار دهند. در آینده، سبک قابل استفاده برای نقش آفرینان بزرگ با هر اندازه از خدمات انبوه، مجتمع خواهد بود. گوگل، اپل و مایکروسافت همگی برای رسیدن به این هدف تلاش می کنند. همگی می توانند در این محیط تجاری باقی بمانند، اما چه کسی سهم تجاری بیشتری را کسب خواهد کرد؟ کلید این مساله فراهم کردن بستر نرم افزاری و به دست آوردن شرکای قدرتمند زیادی می باشد. و این مهمترین دلیل پیشرفت چشم گیر مفاهیمی همچون web2.0 در سال های اخیر می باشد.

برگ برنده اپل:
بعد از iPod که به موفقیت بزرگی دست یافت، اپل این موضوع را در صنعت خدمات اطلاعات ادامه داد. نقاط کنترل اپل رابطهای مناسبی هستند که مخاطبان بسیار زیادی را با طراحی های جالب، تکنولوژی های پیشرفته و استفاده آسان به خود جذب کرده است. اما تمام این موارد به تنهایی نمی توانند مدل کسب و کار سنتی را براندازند و یا اپراتورها را برای به اشتراک گذاشتن منافع خود مجبور نمایند. مهم تر از همه، به واسطه فروشگاه نرم افزاری، اپل، فروشندگان نرم افزاری بی شماری را برای توسعه برنامه های مختلف با استفاده از نرم افزار و سخت افزار iPhone توانمند ساخته تا به این واسطه بهتر درخواست های شخصی سازی کاربران iPhone را هماهنگ سازد. این برنامه ها فقط از طریق فروشگاه های نرم افزاری iPhone به فروش رسیده اند .اپل می تواند سود خود را با فروشندگان تقسیم کند و از محبوبیت iPhone و انگیزه ای که به سرویس های نسل سوم داده است، قدر دان باشد.

پلت فرم برتر گوگل:
گوگل زمانی که با اپل مقایسه می شود، موقعیت آن دقیقا برعکس اپل می باشد. گوگل یک پلت فرم موتور جستجوی قوی را به رخ می کشد، اما هیچ پشتیبانی برای ترمینال ها پیشنهاد نمی کند. به همین دلیل گوگل، اندروید را که یک سیستم عامل می باشد ایجاد کرده و توسعه داده است و کدهای منبع رایگانی را به همراه آن ارائه کرده است. این حرکت تقریبا به نتیجه مطلوبی رسیده است. پس از اینکه گوگل این کدهای منبع را آماده کرد، فروشندگان ترمینال از سرتاسر جهان و حتی برخی کارگاه های شخصی برای طراحی ترمینال ها بر روی پلت فرم توانمند شدند. در همین زمان، شرکت های نرم افزاری و حتی توسعه دهندگان شخصی نرم افزار بین المللی توانستند برنامه های مختلفی را ایجاد کرده و توسعه دهند. این کار مشترک می تواند هر شرکتی که برنامه ها را به طور مستقل توسعه می دهد، از گردونه رقابت خارج سازد. با وجود این آزادی، گوگل جستجو در آن را رایگان نکرده و آن را کمی مهار کرده است. نقطه کنترل آن بر روی برنامه های جستجو و شبکه های پشتیبانی قوی موسوم به «پردازش ابری» قرار گرفته است. موبایل های اندروید می توانند دامنه وسیعی از برنامه های عمومی را که به طور خیلی نزدیکی با جستجوکردن پیوند خورده اند، فراهم کنند. این برنامه ها همگی کاملا به جستجو وابسته هستند. بنابراین چرا گوگل پول زیادی برای تو.سعه اندروید هزینه کرده است؟ سود آن در چیست؟ این قطعا یک حرکت نوع دوستانه از سرویس عمومی نیست. سود آن بر پایه جستجویی که روی تبلیغات و سرویس های مختلف هدف گذاری نموده است، می باشد.

اتحاد و پیوستگی های محکم الزامی هستند:
صحبت کردن با شرکاء در یک رسانه آنلاین مانند فیس بوک، اتفاقی نیست، این صنعتی است که انقلابی شده است. صنعت ارتباطات، همراه با انقلاب حرکت کرده و ارتباطات سنتی را به مرور زمان به حاشیه رانده است. ارتباطات تنها نقش یک پشتیبان را در این انقلاب ایفا می کند. بعضی افراد در مورد اینکه ارتباطات، مخالف با انقلاب عمل می کند یا خیر، با یکدیگر مشاجره می کنند. لیکن خوشبختانه، بیشتر مجریان هوشیار در صنعت ارتباطات متوجه شده اند زمانی که انقلاب ها شروع می شوند، اغلب غیرقابل برگشت هستند. و از این رو مجریان جهت کسب مجدد موقعیت پیشرو بودن بایستی به سوی همبستگی قدم گذارند.. اولین مرحله از این همبستگی در کسب و کار، اتحاد می باشد. در پس زمینه جهانی شدن، مجریان محلی در موقعیت رقابت با غول پیکران صنعت نیستند. و سرانجام، آنها یا به یک مجرای مطلق به سمت غول پیکران این صنعت تبدیل خواهند شد و یا نتیجه دلخواه را به دست خواهند آورد. بزرگان دنیای رسانه نیز جهت تبدیل شدن به یک خدمات دهنده غول پیکر باید توسعه و ادغام چند شرکت را با هم ادامه دهند و کاربران بیشتری را کنترل نمایند.

استفاده از مزایای اصلی:
اپل و گوگل جایگاه و سودآوری خود را دارند. اما سؤال این است: مزایای این مجریان غول پیکر چیست؟
این تعداد زیاد مشترکین و شبکه های قوی ارتباطی این مجریان است که می تواند موقعیت آنها را شکل دهد.
این مجریان باید مزایای خود را برای گسترش خدمات جدید، به طور کامل به کار ببرند. امتیاز انحصاری آنان در شبکه های عمومی به طور عمده از منابعی همچون مجوزها که تحت نظر قوانین دولت های جهان می باشد نشأت می گیرد.
در آمریکا، گوگل به نتایج قابل توجهی از بی طرفی شبکه بدست آورده است. در اروپا نیز، اتحادیه اروپا مصرانه از دولت درخواست می کند تا مجریان را برای باز کردن شبکه های پایه مجبور نماید.
حلقه باز محلی (ULL)، پیشرفت سریعی را در هر کشوری داشته است، که نشان دهنده غیر ممکن بودن کنترل کاربران در ارتباطات شبکه و در یک محیط باز می باشد. عملگران باید به دنبال یک موقعیت جدید باشند.
باز بودن و بی طرفی شبکه نقطه اهمیت قانون می باشد. در نتیجه، عملگران باید در میان ترمینال و در قسمت خدمات به دنبال موقعیت باشند.
در خصوص پایانه ها، مجریان می توانند کاربران را از طریق پایانه های سمت مشتری که شامل مسیریاب های خانگی و ابزارهای قابل حمل می باشد کنترل نمایند. ولی نمی توانند مشترکین را مجبور به استفاده از پایانه ها نمایند.

دو راه برای مورد پسند واقع شدن پایانه ها برای مشتریان وجود دارد:
راه حل اول استفاده از روش شرکت اپل می باشد که بر اساس آن باید کاربران را با تجربه استفاده از پایانه ای برجسته و ممتاز جذب نماییم. با این حال، در حال حاضر برخی از قدرت مند ترین مجریان این توانایی را ندارند. راه حل مناسب دیگر، یادگیری از شرکت گوگل می باشد که بر اساس آن پایانه های رایگان را فراهم نموده و خدمات پردرآمد و پرمزیتی را بسازیم. این مدل هم اکنون توسط تعداد زیادی از مجریان شناسایی و به صورت گسترده مورد استفاده واقع شده است. در این روش نقطه کنترل به پایانه ارتباط با کاربر بستگی ندارد بلکه به خدمات ارائه شده وابسته است و پایانه فقط نقش ارائه خدمات و توسعه شبکه را ایفا می نماید.
این مجریان، منابع کسب مزیتی قدرتمندی دارند: از یک سمت، تعداد زیادی از گروه ها را به هم متصل می نمایند که یک بازار و بازاریابی عالی را برای ارائه خدمات تشکیل می دهد، و از طرف دیگر، از طریق منابع عملیاتی طولانی مدت، آنها ارتباطات و تجربیات یکپارچه ای از خواسته های کاربران نهایی بدست می آورند که از این طریق می توانند کسب و کار بهتری در زمینه های مشخص شده، تهیه و تدارک ببینند. از همین رو برای ایجاد و رسیدن به این مزایای مهم و موقعیت مناسب ، عملگران نیاز به ساختن بسترهای نرم افزاری متن باز دارند.
اپل یک مثال خوب برای ساخت پلت فرم ها و مدل های کسب و کار طراحی و آماده نموده است که از این طریق عملگران می توانند سرویس های جدیدی را بهتر از خدمات صوتی وسیع تولید شده از طریق پایانه ها با کاهش جریان نقدی فراهم نمایند. از همین رو، یک مجری برای آن که بتواند در عرصه رقابت باقی بماند و یا حتی به یک مجتمع کننده عظیم خدمات تبدیل شود بایستی بتواند یک مدل کسب و کار جدید را قبل از آنکه جریان نقدی آن کاهش یابد، ترویج دهد.
در یک کلام می توان گفت: مجریان باید مزایای خود را بر پایه گسترش خدمات جدید از طریق پایانه های کاربر به کار ببرند و نام و نشان تجاری خود را به عنوان یک مجتمع کننده خدمات بسازند.
همچنین آنها باید یک پلت فرم متن باز بسازند، منابع عملیاتی طولانی مدت و تجربیات خود را برای خدمات بهتر و بیشتر مورد استفاده قرار دهند و خدمات مطلوبی را برای کاربران نهایی فراهم کنند. با انجام دادن این کارها، عاملان می توانند کم کم موقعیت خود را از اتصالات شبکه ای به خدمات انحصاری یا به خدماتی که از تجربیات داده های آماری کاربران بدست آمده، تغییر دهند.

گسترش زنجیره ارزش و شرکای پشتیبانی:
مجریان زمانی که با دیگر ارائه کننده های خدمات ائتلاف می کنند، بایستی کدام استراتژی را برای کسب مزایای خود به کار ببندند؟
همانگونه که قبلا اشاره شد، راه موفقیت بستگی به توانایی مجریان در اتحاد و همبستگی با شرکای فراوان در فراهم کردن سرویس های مختلف برای کاربران، دارد. علاوه بر این، آنان باید بتوانند پشتیبانی قوی ای در چهار زمینه زیر برای محکم کردن موقعیت مرکزی و اصلی خود در سطح زیادی از ارائه دهنده های خدمات فراهم نمایند:

1. گسترش بازار: به دلیل اندازه کوچک آنها، ارائه دهندگان بزرگ قادر به انجام فعالیت های بازاریابی مستقل نیستند. که به عملگران یک مزیت رقابتی بدهند.
اولا، بیشتر مشتریان نقدی ارائه دهندگان، برخلاف مشتریان گوگل که بی نام یا دارای نام های مستعار هستند، مشتریان حقیقی هستند. دوما،فقط مجریان می توانند براساس داده های رفتاری کاربران الگوهایی را فراهم نمایند که این الگوها مزیت رقابتی بزرگی نسبت به سایر رقبا می باشد.
بنابراین، مجریان از یک سو محصولات شرکای خود را ترویج می دهند و از سوی دیگر محصولات مناسب را به مشتریان واقعی پیشنهاد می کنند. آنها خدمات عظیمی را با میلیونها کاربر تطبیق می دهند. این هسته رقابتی خدمات می باشد، در حالی که عاملان زیادی در خواب به سر می برند و کاری انجام نمی دهند.
2. ارائه برنامه ها و سرویس ها: تعداد زیادی از برنامه ها، مانند برنامه های محافظت مراقبتی خانه، مراقبت پزشکی و سلامتی، صرفا درگیر توزیع و فعل و انفعالات اطلاعاتی نیستند، بلکه نیازمند نگهداری و گسترش سخت افزاری نیز می باشند. از همین رو تأمین کنندگان، فراهم کردن ارائه برنامه ها و خدمات را در سطح کلان مشکل می دانند و مجریان با تیم های خدمات رسانی بزرگ می توانند به آنها برای پیشرفت کمک کنند.
3. پشتیبانی نام تجاری: تأمین کنندگان از نام تجاری و درجه اعتبار قوی برخوردار نیستند. لیکن زمانی که کاربران سرویس های آنها را خریداری می کنند، به ضمانت نامه نیاز دارند. از همین رو مجریان می توانند با استفاده از نام و نشان تجاری مناسب خود نقش یک ضامن را ایفا کنند. این بدان معنی است که مجریان باید شرکا و ریسک را کنترل نمایند.
4. صورتحساب و پرداخت: به طور مشابه، زمانی که کاربران برای یک سرویس پرداخت انجام می دهند، آنها معمولا به یک ارائه دهنده سرویس ناشناس اطمینان نمی کنند. پس یک شخص ثالث، یا بستر نرم افزاری قابل اطمینان برای کامل کردن عملیات پرداخت، ضروری می باشد. در اینجاست که بستر نرم افزار پرداخت مجریان می درخشد.

نویسنده: Zhou Yanqing
مترجم: مصطفی ابراهیمی مطلق
اجازه انتشار: قید نشده
نوع: ترجمه
منبع اصلی مقاله: win win Huawei magazine – issue 2 06/09